کد خبر:۱۱۶۰۷۸۹
در سوگ «سعید راد» از زبان خودش

 قهرمان‌ها همیشه نیستند ولی همیشگی هستند

مرحوم «سعید راد» از تبار سینمای «موج نو» در ایران گذر کرد و به اعماق قلب تپنده ملت ایران رسید، ستاره پرفروغی که علی رغم گزارش بی بی سی از وی که او را خاموش شده می‌دانست اما واقعیتی روشن دارد و در تاریخ هنر ایران ماندگار شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، قهرمان‌ها همیشه نیستند ولی همیشگی هستند این اولین توصیفی است که می‌توان از «سعید راد» بازیگر توانمند و قهرمان همیشه در سایه سینمای ایران داد.  او انتخاب‌های درست و گزیده‌ای در سینمای ایران داشت که خود نشان از حرفه‌ای بودن و آزادگی وی در هنرپیشگی داشت. 

سعید راد از تبار سینمای «موج نو» در ایران گذر کرد و به اعماق قلب تپنده ملت ایران رسید، ستاره پرفروغی که علی رغم گزارش بی بی سی از وی که او را خاموش شده می‌دانست اما واقعیتی روشن دارد و در تاریخ هنر ایران ماندگار شد. او همیشه بازی نمی‌کرد ولی وقتی نقشی را انتخاب می‌کرد درست و خوب به ایفای نقش خود می‌پرداخت و همین مسلک را در زندگی‌اش هم حفظ می‌کرد.  

راد یک بازیگر عاشق ایرانی بود و قهرمانهای ایرانی را درک می‌کرد و دوست داشت و شجاعت ابرازش هم داشت این را درست زمانی می‌فهمیم که پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی درست زمانی که خیلی‌ها روزه سکوت گرفته بودند روی خط شبکه افق آمد و گفت: «تمام روشنفکران و مردم آمریکا از ترور سردار سلیمانی به خشم آمدند. می‌خواستند همان استعمار و زورگویی قدیمی را در ایران اجرا کنند ولی امثال شهید سلیمانی این اجازه را ندادند. وقتی هواپیمای مسافربری ایران را روی خلیج فارس زدند و به ژنرال خودشان مدال دادند می‌خواستم بروم و با مشت بر دهان نامردها بکوبم. فرماندهان سپاه و ارتش باعث شدند سر ما بالا باشد»

از سنگلج به شمران تا بازی در فیلم «صادق کُرده»

سعید راد در بخشی از روایت زندگی خود در تاریخ شفاهی سینمای ایران می‌گوید: من متولد سنگلچ -محل فعلی تالار 25 شهریور- هستم. بخاطر اتفاقاتی از آن‌جا نقل مکان کردیم و به شمران آمدیم. وی در ادامه در مورد اولین تجربه حرفه‌ای خود در سینمای ایران می‌گوید: زمان تولید فیلم «صادق کُرده» که مرحوم میثاقیه تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشت، وی موافق بازی کردن من نبود. 

من در آن زمان حتی تلگرافی را خواندم که بازیگری گفته بود «اگر من در فیلم «صادق کُرده» بازی نکنم، دیگر در این دفتر کار نخواهم کرد». این موضوع برای من آزار دهنده بود و به آقای تقوایی گفتم که من دیگر استودیو نمی‌آیم. ایشان گفتند: یا «صادق کرده» را تو بازی می‌کنی یا من دیگر آنجا فیلم نمی‌سازم. مرحوم سعید راد در ادامه توصیف شناسنامه بازیگری خود می‌گوید: «سفر سنگ» برای من یک شناسنامه بود. 

همکاری با کیمیایی 

سعید راد در مورد همکاری با مسعود کیمیایی هم می‌گوید: آقای کیمیایی در فیلم «خط قرمز» که یکی از آثار خوب من است به گونه‌ای جلو می‌نشست و حرکت‌ها را با من نقاشی می‌کرد که من به راحتی متوجه آن‌ها می‌شدم. 

چنین افرادی با اینکه کارگردان‌های آنچنان خوبی نبودند، اما در آن زمان نعمت بودند.  وی همچنین در مورد دستمزدش در سینما روایت می‌کند:

پیش می‌آمد که من برای یک فیلم دستمزدی می‌گرفتم که از آقای فردین هم بیشتر بود. دستمز من زمانی که آقای وثوقی سیصد هزار تومان دستمز داشت، صد و چهل هزار تومان بود. اما هنگامی که برای بعضی از فیلم‌ها مانند «عقاب‌ها» پورسانت‌ می‌گرفتم، این رقم بسیار قابل توجه بود.

تجربه بازی در یکی از پرفروش ترین فیلم‌های سینمای ایران  

سوژه فیلم«عقاب‌ها» بسیار تازه بود. بازی‌ها بسیار طبیعی بود و فیلم بخاطر ماهیت حقیقی خود فیلم، مخاطبان بسیاری را همراه کرد. در بخش‌هایی از فیلم مردم واقعا گریه می‌کردند. مردم قهرمان را دوست دارند اما متاسفانه در حال حاضر سینمای ما بدون قهرمان است.

پهن کردن فرش قرمز برای بازی در فیلم «دوئل»

آقای درویش من را بسیار دوست داشت و گفت من قصد دارم فیلمی بسازم به نام «دوئل» که نقشی به نام اسکندر در آن وجود دارد. به من گفت علاقه‌مند هستم این نقش را تو بازی کنی و واقعا پای من ایستاد.
فیلم «متولد ماه مهر» درویش روی اکران بود. به من گفت این فیلم من روی اکران است و خیلی دوست دارم شما این فیلم را ببینید و با کار من آشنا شوید. همچنین از من دعوت کرد که به دفترش بیایم. 
درویش برای من در «دوئل» فرش قرمز پهن کرده بود. من به یاد دارم در اولین سانس جشنواره سینمایی سپیده، زمانی که تک اسم من روی پرده آمد، مردم تشویق فوق‌العاده‌ای کردند. یکی از کارهای زیبای من همین «دوئل» است. 
خانم تهرانی در یک جایی که مصاحبه کرده بودند، به من گفتند که از ایشان پرسیده شد شما چرا در فیلم «دوئل» اینقدر کم بازی کردید؟ او در پاسخ گفته بود: «برای خوش‌آمدگویی به آقای راد». خانم تهرانی یک هنرمند واقعی هستند.

افتخار به بازیگری و تشنگی تجربه 

مرحوم راد عاشق بازیگری و تجربه آن بود و در این مورد هم می‌گفت: بازیگر باید دو چیز را بلد باشد: یکی تکنیک بازی است که اهیمت بسیاری دارد. این مهارتی است که از گوش دادن به کارگردان‌هایی چون کیمیایی و نادری ایجاد می‌شود. من تکنیک بازی را از نادری یاد گرفتم. اینکه برای این صحنه دستِ بازیگر چقدر باید بالا بیاید، چانه‌اش در چه موقعیتی باشد. حس بازیگری مورد دیگری است که هنرمند باید بلد باشد. زمانی که بازیگر حس و تکنیک را با هم درآمیزد، هنرمند خوبی است. 

وی در پایان گفت: من یک بازیگر بوده و هنوز تشنه تجربه هستم. من زبان بدن را تمرین کرده‌ام تا بتوانم فرمم را حفظ کنم و هنوز منتظر هستم یک نقش خوب به من پیشنهاد شود. وجود یک آرتیست وابسته به حضور جلوی دوربین است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار